اولش فقط برای تفریح بود پسرم به من گفت که مادرم زن نیست و من سعی کردم او را اغوا کنم. البته که جدی نیستم اما پسرم نمی توانست در برابر وسوسه مقاومت کند و من را هل داد و او را به من پیچ داد. من خیلی تنبل نبودم، و قبل از اینکه متوجه شوم، شروع به درخواست ان کردم. و من مقدار زیادی از مایع منی پسرم را در واژنم ریختم. این رابطه ای بود که به عنوان یک شوخی شروع شد، اما من از ان پشیمان نیستم. چون ما همدیگه رو دوست داریم...