اخیرا، ظاهر همسر من از رینا عجیب است ... وقتی با هم میخوابیم، بدنمان تنگ میشود و تکان میخورد، تلفن را جواب نمیدهیم و دیر به خانه میشویم. یه جورایی خنده داره من مشکوک بودم و یک دوربین فضول را در خانه راه اندازی کردم و وقتی از کار برگشتم ان را بررسی کردم. چرا? مردی که بعد از ظهر به خانه اش رفت، یک پزشک برای بررسی سلامت در شهر بود که او و همسرش تحت ان قرار گرفته بودند. - "معلم، نوک سینه های شما به اندازه سوزش داغ هستند ..." و وقتی این را گفتم، همسرم نوک سینه هایش را که توسط بینگ ساخته شده بود نیشگون گرفت و صدای عجیبی ایجاد کرد.