اولین شات واژن < راه برای یک بزرگسال شیرین و ترش است> × اولین شات واژن تا طلوع خورشید صبح. دو نفر در رابطه با یک "مدیر فروشگاه متاهل" و "دانشجوی پاره وقت" تصمیم می گیرند شب را در یک هتل بگذرانند. "من شما را دوست دارم، مدیر،" مدیر فروشگاه که توسط هاروکا، یک دختر با Hcup جذاب نزدیک شد، نمی تواند ان را تحمل کند و به حالت جدی رفت. "این احساس خوبی است که در داخل" "ایا ان را یک بار دیگر؟" حتی اگر شما می دانید که شما نمی توانید تسلیم وسوسه، شما در داخل بارها و بارها.