در حومه شهر که هیچ کاری برای انجام دادن وجود ندارد، میل جنسی به جوش می اید و یک دختر زیبا هنوز هم و به شدت ناخوشایند است. ایبوکی با مادربزرگش در حالی که پدر و مادرش دور بودند، رها شد. با این حال، این مکان بیش از حد خسته کننده است که متفاوت از شهر و نوک سینه های بزرگ و چاق و چله ایبوکی است که در گرمای مرطوب شفاف هستند. زمزمه به همسایه اقای / خانم که مشکل با چشم خود را ... - او بدون اجازه straddles، تکان دادن سینه های بزرگ خود را، و sprees خود را چندین بار ... حتی اگر شما انزال، شما مکیدن دوباره و تکرار مقاربت جنسی عرق ... ایبوکی زمان را می کشد ...