- من فکر می کردم که ازدواج من با شوهر ملایم و محکم من به خوبی پیش می رود، اما مکالمه به تدریج کاهش یافت و زن و شوهر بدون رابطه جنسی شدند. یک روز، یکی از همکارانش به شوهرم گفت که همسرش، که معتاد به ماساژ سفر کاری بود، در واقع رابطه داشت، و در ان لحظه متوجه شد که هیجان زده است. شوهر با معرفی به دیدن ماساژور می رود، با همسرش رابطه جنسی دارد و التماس می کند که اجازه داشته باشد یک عکس پنهان از وضعیت بگیرد. - زنی که ماساژور بی نظیری که شوهرش تربیت کرده رو نشناسه - در مقابل شوهر هیجان زده اش، او عقل خود را از دست می دهد و دیوانه می شود.