یک زن متاهل که در طبقه پایین زندگی می کند که اسانسور را در روز باران چریکی گرفت. - او ان را درک نمی کند، اما سینه بند خود را از تی شرت خود را خیس از باران ... نه تنها سینه بند بلکه شکاف شفاف است ...! میخواستم سینه بند شفافتری ببینم، بنابراین به خانه شوهرم رفتم. - سینه بند بی اطلاع محض از همسر unfussy بیش از حد وابسته به عشق شهوانی است و من نمی توانم ان را تحمل، بنابراین من ان را مالش بلافاصله و بلافاصله پیچ و تاب ...! - و در حالی که تکان دادن سینه های بزرگ او، او واژن شات چند بار در همسرش!