یک دوست دوران کودکی که از زمان کودکی با من بوده است، و از طرف، من مانند یک دوست مرد قرار می گذارم، اما من مخفیانه نسبت به او احساس می کردم. ما انقدر به هم نزدیک بودیم که نمیتوانستیم به هم برسیم، اما در این رابطه بسیار راحت بودیم. من معتقد بودم که طرف دیگر نیز همین احساس را داشت ... تا اون روز... طبق معمول در خانه بازی میکردم، اما مجبور بودم در کوتاه مدت به یک کار نیمه وقت بروم. یک دوست دوران کودکی که با پدرش تنها بود، بی وقفه کلیتوریس او را نوازش کرد و لذت یک زن را اموخت.