"من یک زن صادق با قلب خالص می خواهم، و چنین زنی به طور غیر منتظره تحقیر می شود، و در حالی که او به طور غیر قابل تحمل ناامید است، او هنوز هم باید بدن من را لیس بزند در حالی که او را خیس می کند. ... این وضعیتی است که من می خواهم.» زنی که کیریساکی پس از دریافت درخواست از یک دیوانه، چشمانش را روی او گذاشت. این مانامی بود، یک همسر جوان که با خوشحالی با شوهرش زندگی می کرد، هرچند معمولی.