من به توکیو امدم تا کار پیدا کنم و برای اولین بار پس از چند سال، برای یک موضوع قانونی به زادگاهم بازگشتم. سپس، ناگهان، من توسط یک زن چاق و چله نامیده شد ... وقتی فکر کردم کسی است، دوست دوران کودکی من نیشیمورا بود! من و نیشیمورا یک برخورد تصادفی را جشن می گیریم و یک رابطه قدیمی را گرم می کنیم، اما من نمی توانم بدن چاق و چله او را که مست می شود و شکاف را نشان می دهد، تحمل کنم. حتی اگر این یک رابطه یک بار است، من احساس گناه در مورد داشتن رابطه با یک زن متاهل. - با این حال، نیشیمورا، که بدون جنسیت و ناامید از شوهرش است، خواسته های خود را مانند یک جانور برهنه می کند و چندین بار به دنبال من است.