"اه... ایا می توانید امروز به من دست بزنید؟" من هرگز فکر نمی کردم که یک دختر در لباس فرم چنین بیانیه ای را ... 24 ساعت پیش، یک دختر در لباس فرم که همیشه در یک ماشین سوار بود، زیبا بود، سینه های بزرگ داشت و به نظر می رسید ضعیف است که فشار دهد ... من به حد صبرم رسیده ام و این کار را خواهم کرد. دختری که مرا تعقیب کرد و با عجله از قطار فرار کرد، گفت: "من می خواهم با ان ادامه دهم" ... من و دختر، که از انها خواسته شده بود رابطه جنسی داشته باشیم، یکدیگر را همانطور که می خواستند بلعیدیم، و روز بعد انها وقت خود را صرف بازی کثیف کردند و این به عشق خالص تبدیل شد.