اریکا، یک دانشجوی دختر کالج، خدمتکاری که در مقابل من ظاهر شد و مقدار زیادی پول غیر منتظره دریافت کرد. استاد، ده روز دیگر از امروز... من از ابتدا تا انتها به همه چیز رسیدگی خواهم کرد. ایا چیزی هست که بخواهید تمیز کنید؟» - به خدمتکاری که همیشه زانوی من را بلند می کند، می توانید هر روز به دهان و واژن ضربه بزنید! ده روز رؤیاها شروع شد!