من چهار سال است که پرستار هستم. یک پزشک در همان بیمارستان نامزدی را پیشنهاد کرد و یوا شادترین روزهای زندگی خود را گذراند. تا اینکه دوباره اون مرد رو دیدم... - من هرگز فکر نمی کردم که من دوست پسر سابق من من دوباره در بخش اورژانس ملاقات ... خاطراتی از گذشته که نمی خواهید به یاد بیاورید یک پرستار که هرگز متوقف نمی شود! بدن حساس حک شده با لذت ... ارزوی یه ادم که در ازای باقی عمرش فرار میکنه! با یه فرشته با کت سفید تا اخر عمرش پرستار بزرگ و الت تناسلی مرد بی نظیر پردازش انزال Netorare اتاق بیمارستان NTR.