به دلیل بدهی پدرم، تصمیم گرفتم مدرسه را ترک کنم و در یک فروشگاه شیطان کار کنم. در ابتدا، این یک زیبایی مردانه بود، سپس یک سکسکابا ...، و در ابتدا من کاملا مقاوم و منزجر بودم، اما بدن شیطان من انقدر واکنش نشان داد که نمی توانستم خودم را متوقف کنم، و در نهایت خدماتی را اضافه کردم که در دوره نبود و گزینه هایی که از من خواسته نشده بود، و حتی اگر به من گفته نشد، اجازه دادم انها این کار را خام انجام دهند و اجازه دادم انها به داخل بروند، به طوری که من یک ناخوشایند شدم!