شخصی که کیوجو از او مراقبت می کند یک مرد میانسال بود که همسرش را از دست داده بود و به دلیل مشکلات روانی بیمار بود، اما وقتی باسن خود را در طول مراقبت دید، نعوظ کرد. - "من علاقه مند به گویش کیوتو هستم ..."، ناگهان مراقب را که با مهربانی با او رفتار می کند، هل می دهد، "لطفا به من اجازه دهید، بیماری روانی من را درمان کنید، لطفا!" با این حال، هنگامی که بیمار ترک مودار را لیس می زند و یک چوب گوشت راست را در سوراخ قرار می دهد که خیس شده است ... پدری که کلید خانه را فراموش کرده بود چون فرزندش کلید خانه را فراموش کرده بود، در تعطیلات در کلاس مکالمه انگلیسی حاضر شد. معلم به تنهایی ابجو مینوشید و معلمی که نوشیدن با او را توصیه میکرد نگاهی به صورتش انداخت. "بدن پدر شما قوی است،" او می گوید، لمس بازوها و قفسه سینه خود را. - "من با شوهرم متفاوت هستم ...، اشکالی ندارد ...؟" - اگر چه او با وسوسه معلم گیج شده بود، او تبدیل به یک بینگ شد و گفت: "من ان را تصور کرده ام، من می خواستم این کار را انجام دهم" یک معلم پنجاه و چند ساله که پتاس، میله ها و توپ ها را لیس می زند. "من دیگر نمی توانم ان را تحمل کنم، می توانم ان را در ان قرار دهم!" -اون باباش رو گاز می گرفت و به تکون دادن باسنش ادامه می داد دو قسمت ضبط شده است.