- با توجه به شخصیت مردد و ترسیده او، او از اولین بار ناامید شد. دوست دوران کودکی من، که نمی توانست من را افسرده ببیند، نیمه به زور مرا بوسید و سینه هایم را به من نشان داد. چطور همچین شیر زیبایی داشتی؟ -و اون گفت که این یه تمرین سکسه و بذار من واردش کنم یک دوست دوران کودکی که از زمان کودکی خواهر بزرگتر بوده است. من انتظار نداشتم که اینقدر مراقب باشم ... من با "ایا شما دیوانه هستید؟" و من سینه هایم را قرض گرفتم و چندین بار به داخل رفتم و به عنوان یک مرد رشد کردم.