من رازی دارم که نمیتوانم به بهترین دوست همسرم، سومیر، و شرکای یکدیگر بگویم. او همچنان به داشتن یک رابطه ادامه می دهد، زیرا او از روزی که او به طور تصادفی در یک بار خاص ملاقات می کند، از بین می رود. همسر من مهم است، اما این یک رابطه مناسب است که نمی توان ان را متوقف کرد. رابطه به طور کامل تغییر کرد زمانی که چهار نفر از انها تصمیم به رفتن به یک سفر چشمه اب گرم. من در مورد داستان سومیر شک داشتم که او در طول سفر رابطه جنسی داشته باشد، اما در روز سفر، شوهر سومیر تب بالایی داشت و ما سه نفر تصمیم گرفتیم به مدت 2 روز و 1 شب به سفر برویم.