- او در حال استراحت بود پس از داشتن یک دوست مرد که در همان باشگاه بود به هتل برای رفتن به حزب دوم. وقتی متوجه شد که همکلاسی های دیگرش در انجا رابطه دارند، ناراحت شد. "در واقع، من عصبی بودم، لطفا، خوب!" مردی که ناگهان بدنش را می چرخاند، نوک سینه هایش را لیس می زند و یک چوب گوشت را که در مقابل همکلاسی هایش قرار دارد، بیرون می اورد. "من در حال حاضر مانند این!"، "نه ~، ان را واقعا بد است" با این حال، هر دو و مقعد با دقت دیده می شود، و رابطه جنسی شدید اغاز می شود و تبدیل به یک رابطه ناخوشایند و تند و زننده بین یک مرد و یک زن یک شبه. او برای اولین بار در مدت زمان طولانی با معلم اتاق خانه اش، که او را تحسین می کرد، دوباره به معلم خانه اش پیوست و به خود 30 ساله اش بازگشت و در افکار ان زمان غوطه ور شد، اما در واقع، معلم ان را هدف قرار داد. "وقتی به این اتاق امدم، نمی توانستم لختی شما را تصور کنم" "من معلم را به این اتاق دعوت نکردم تا این کار را انجام دهد!" "سنسی میخواد تو رو ببینه، نشونم بده!" - یک عضو سابق کلاس که معلم را می پذیرد و باسن او را تکان می دهد و با غرایز خود فریاد می زند. دو قسمت ضبط شده است.