من مجبور شدم به عنوان جایگزینی برای مشاور باشگاه بیسبال که به دلیل افسردگی در مرخصی بود، عمل کنم. ... باید با اکراه قبول میکردم، اما مشتاقانه منتظر دیدار با مدیرم، نیشینو بودم که از من مراقبت میکرد. در ان زمان، نیشینو شاهد لاس زدن با کاپیتان اداچی بود. معلمها هستند. من بدون وقفه کار می کنم و زمان بسیار کمی برای خودم دارم. شما نمی توانید ازدواج کنید زیرا ملاقات نکرده اید و اگر با یک دانش اموز درگیر شوید، زندگی شما تمام خواهد شد. ... فکر نمیکنی غیر منطقیه؟