این یک داستان شرم اور است، اما من بعد از ازدواج متوجه شدم که هر دو زن و شوهر من گلوی واقعی M بودند. علاوه بر این، از انجا که من بیشتر از همسرم M هستم، هر روز را در یک رابطه زناشویی ناخوشایند می گذرانم. - به طور تصادفی، زمانی که من به خانه شخص دیگری وارد شدم، کسی را ملاقات کردم که به نظر می رسید رفتار پایین، سابقه تحصیلی پایین، و فقط در مورد رابطه جنسی فکر می کرد، و تصمیم گرفتم به همسرم به عنوان یک شوهر خدمت کنم.