دوست داشتن همدیگه، رد شدن از همدیگه و... دو نفر با هم در اغوش می شوند. ماساکو تاکامیا از بیماری موقت خود برای رفتن به دانش اموز خود، یوکا ناکاجو استفاده می کند. این دو در راه ملاقات می کنند و در اپارتمانی که همیشه برای ایز استفاده می کنند ناپدید می شوند. به محض اینکه وارد اتاق شدند، بوسه رد و بدل کردند. این کمی متفاوت از یک مرد و یک زن است، و درخشان و غنی است، و در نهایت انها را به یک بوته شهوت دعوت می کند. یک زمان رویایی می گذرد و ماساکو به یوکا اعتراف می کند. سرنوشت این دو چیست؟