یک مرد و یک دختر مدرسه ای یک مکالمه گاه به گاه در یک کافی شاپ در یک شهر روستایی دارند. به نظر می رسد که انها قرار می گذارند. صاحب کافی شاپ با سوء ظن به ان نگاه می کند. بعد از اینکه مرد رفت، مغازه دار به دختران مدرسه ای باقی مانده هشدار می دهد: "شما فقط پول را دریافت کردید، اینطور نیست؟ با این حال، دختر مدرسه ای گفت: "همه فعالیت های پدر را انجام می دهند. -پایانی که با یه صورت بخشنده نزدیک میشه . مغازه دار، که خشمگین بود که او "یک بزرگسال را لوس می کند ..."، برنامه ریزی می کند ...