زن انا امی از کار روزانه خود راضی نیست و او یک گزارش را در اتاق زباله همسایه خود به منظور انجام مصاحبه اجتماعی تر انجام می دهد. وقتی سعی کردم با دوربین عکس بگیرم، همسایهام دیوانه شد. -به "امی" حمله کن و مجبورش کن یه داروی مقوی غرایز جنسی بخوره . منزجر کننده و بد بو است، اما بدن بدون اجازه بالا می چرخد. سپس زندگی در اتاق زباله اغاز شد. - اگرچه او بارها سعی کرد فرار کند، او با داروی مقوی غرایز جنسی پوشیده شده بود و در لذت اموزش دیده بود. نه فریاد میزند و نه به کسی کمک میکند.