این همسایه من بود که مست و پانچیرا در مقابل ورودی خانه من بود! من ناخواسته به ان نگاه کردم، اما سعی می کنم به یاد داشته باشم که نمی توانم ان را در مقابل ورودی بگذارم، اما من مست هستم و اصلا نمی توانم صحبت کنم ... من نمی توانم کاری در مورد ان انجام دهم، بنابراین نمی توانم به ان کمک کنم