ماکی پسرش کوسوکه را با دستهای خودش بزرگ کرد. هنگامی که او بزرگ می شود، او دوباره با مردی که با او قرار می گذارد ازدواج می کند. اخیرا، به دلایلی، من نمی توانم کمک کنم اما در مورد Kosuke کنجکاو هستم. من نمی توانستم کمک کنم اما تعجب می کنم که من شروع به احساسات بد برای پسرم کردم. یک روز، نامه ای از بیمارستانی که کوسوکه در ان متولد شد، وجود داشت. این در مورد کوسوکه بود که پسر خودش نبود. کوسوکه که از کودکی مخفیانه نسبت به مادرش از جنس مخالف احساس داشته است، به محض اینکه متوجه شد که او پدر و مادر و فرزند نیست، ماکی را در اغوش گرفت.