یک پرونده سریالی که به شایعه ای در میان دختران مدرسه ای که در کوه ها زندگی می کنند تبدیل شده است. هیچوقت فکر نمیکردم قربانیش باشم... چاک دهنده به قیچی نگاه کرد و کوتویشی را لیسید و گفت: "من واقعا متاسفم www می توانست هر کسی باشد، اما فقط اتفاق افتاد که با من به چشم من امد. متاسفم، اما من ان را امتحان خواهم کرد، "و در ان لحظه، صدای قیچی بریده بریده طنین انداز است. یونیفرم مورد علاقه من بود. روسری هایی با همان رنگ دوستانتان. همه چیز بی رحمانه توسط انها خرد شده است. به جای احساس عصبانیت، می ترسم که چه نوع چیز مهمی در اینده قطع خواهد شد. "من خیلی می ترسم، اشکالی ندارد، این W" یکنواخت، جوراب شلواری، لباس زیر کوتاه شده است ...