به هر حال، من دارم نیزه میزنم! انقدر دارم نیزه میزنم که دارم دیوونه میشم! چه چیز? با کی؟ این دوستان مادرم در مجتمع اپارتمانی هستند که من به انجا نقل مکان کردم. به اصطلاح دوستان مامان! علاوه بر این، پنج زن جوان که بدون رابطه جنسی هستند و از شوهرانشان ناامید شده اند، از من خواسته اند! علاوه بر این، او به دیک بزرگ من معتاد است و بارها و بارها تغییر می کند و از جی پو من می خواهد! گاهی اوقات بیش از یک بازی! - من در حال حاضر یک قهرمان هستم، اما همسران جوان میل جنسی قوی دارند! بیشتر! بیشتر! و رگباری از پر کردن دوباره!