ایچیکا، یک دانشجوی دختر کالج، دارای شخصیت مردانه است و دایره او یک باشگاه موتور سیکلت است، بنابراین فقط مردان در اطراف او وجود دارد، اما مردان اطراف او متوجه نشده اند که او در واقع با سینه های بزرگ دیوانه وار وابسته به عشق شهوانی است. یک روز، یک دوست که وارد اتاق ایچیکا شد تا یک توالت قرض بگیرد، در یک کت و شلوار اتاق ناخوشایند به ارامش بزرگ ایچیکا میخکوب شد و ایچیکا لباس هایش را چرخاند.