دو خدمه کابین زیبا که به یک زیرزمین کم نور و مرموز منتقل شده اند. شاید بازگشت از پرواز بود، اما ماموران عالی حمل جعبه های وابسته بودند. ... یک مرد قوی که ناگهان ظاهر شد. <... Paan! > صدای خشکی در زیرزمین طنین انداز شد. مرد با گیجی به دو افسر سیلی زد. سیلی...... پیوست...... چهره زنان زیبا در یک چشم به هم زدن به دلیل غیر منطقی بودن انها تحریف می شود. دو نفر که افکار و بدنشان به دلیل ترس سفت و سخت است. محدودیت های اهن بدن خود را در جای خود نگه می دارند و سردی به طور مستقیم به پوست انها به عنوان بی رحمی منتقل می شود. دست ها و پاهای او ثابت است و ارزشمند او در معرض دید است. - در حالی که از ترس اینکه او نمی تواند مقاومت کند، می ترسد، شهد که مخفیانه از دو طرف در کنار هم می چکد. "کانا" و "مانامی"، که مجبور به پرواز در هوا با محدودیت های اهنین شده اند، به طور کامل و یکجانبه توسط مردان نقض می شوند که اگاهی انها پرواز می کند ● صعود! #養老P