وقتی ایومو مایکا را دید که از خانه فرار میکند و جایی برای رفتن ندارد، نمیتوانست او را تنها بگذارد، بنابراین مایکا را متقاعد کرد که او را به اتاقش برگرداند. ایومو مخفیانه مایکا را در کمد پنهان می کرد زیرا پدرش ممکن بود در صورت دستگیری او را گزارش دهد، اما پدرش، که ناگهان متوجه مایکا شد، از ضعف مایکا استفاده کرد و با بدن او بازی کرد تا ایومو متوجه نشود.