غرور یک مرد کوچک که توسط پاهای بیش از حد زیبا خود لگدمال شده است. انقدر جذابه که بین پاهاش رو میماله - صورتش با پاهای جوراب شلواری خفه اش لگدمال می شود، ان را در دهانش می چسبد، ان را لیس می زند و به او خدمت می کند. بوی و خوشمزه جوراب شلواری در دهان گسترش می یابد. یک منطقه ممنوعه که برای انگشتان دست، کف پا و پاها غیر قابل مقاومت است. فوت فتیش با استفاده از انگشتان پا، خفه کردن با استفاده از پاها و لذت بردن از لگدمال شدن در سراسر بدن. - مایع منی که پاشش چون من نمی توانم به راحتی از جنس جوراب شلواری صاف intercrural تحمل!