من و همسرم در این شرکت ازدواج کردیم. همسرم اخیرا از بخش طراحی به بخش فروش منتقل شد، و او با کار خود در زمینه دیگری مبارزه کرد، و نمرات او در پایین بود. در مورد من، می خواستم چهره نوه ام را در اسرع وقت به پدر و مادرم نشان دهم، بنابراین می توانستم از همسرم بخواهم که هنگام ازدواج به خانواده بپیوندد. در همین حال، همسرم توسط مشتری خود، رئیس جمهور ناکاتا دوست داشت. من اغلب برای شام با رئیس جمهور بیرون می رفتم. احساس بدی در قلبم داشتم، اما نمیتوانستم به قلب ان برسم. تا وقتی که اون عکس رو دیدم...