قسط سوم از سری محبوب! من نگران این هستم که تا اخر نتوانم با یک زن رابطه جنسی داشته باشم، زیرا از او ناامید شدم زیرا خیلی بزرگ است. - وقتی مادر زنم، که نمیتونست منو ببینه، جی پو رو چک کرد تا تشویقش کنه، مادرشوهرش عجیب شد. - در واقع، او از پدرش ناامید شده و بدون جنسیت است! علاوه بر این، من کیرهای بزرگ را دوست داشتم! - تمایلی که من سرکوب کرده بودم خوب بود، و من نمی توانستم ان را تحمل کنم زیرا من در مقابل کیر بزرگم قرار گرفتم! - من بارها و بارها به مادر زنم ماکو، که برای یک دیک بزرگ با خشونت می پرسد و تنگ می شود!