مادرم که برای اولین بار پس از پنج سال در قطاری که از محل کارش به خانه می رفت، دوباره همکلاسی پسرش را ملاقات کرد، می خواست از او برای نجات پسرش تشکر کند، بنابراین او را به خانه فراخواند. "شما به یک مدرسه جدید منتقل شده اید و با ان بچه کنار امده اید ... بسیار متشکرم" "اگر واقعا از من قدردانی می کنید، لطفا ان بدن رسیده را به من قرض دهید" "ایا تا به حال با مردی که 3 سال جوانتر است رابطه جنسی داشته اید" "چیزهای احمقانه نگویید، لطفا ترک کنید!" "دختر من کاری تند و زننده با پسر شما انجام داد،" پدر دختر به خانه امد. مادر یک افسر PTA اشتباهات پسرش را دنبال می کند ... "به نظر می رسد که من بدن دخترم را لمس می کنم و برای بوسه فشار می دهم" "ایا این پسر من است؟" "اگر نمی خواهید در این مورد شکسته شوید، لطفا به ارامی به من گوش دهید" مادری که بدون اینکه بتواند به دلیل رسوایی پسرش مقاومت کند، مورد تجاوز قرار می گیرد. خجالت میکشم که استعفا دهم!» - مادر تحقیر شده در نهایت صدایی ایجاد می کند و خیس می شود ... دو قسمت ضبط شده است.