برای همسرم که نمیتوانست در این سفر شرکت کند، شوهر دوستم امد تا سوغاتیهایی را به خانهام برساند. - زن برای مدت طولانی به شوهرش جذب شده است و بدن شهوانی او ... "من نمی توانستم کمک کنم اما می خواهم این را بمکم"، "یک دقیقه صبر کنید"، "چه کسی بهتر است، من یا همسرم؟"، "اگر بیشتر کار کنید، می خواهید!" - "هنوز نه، این بار لیس بزن" در نهایت، انها حریصانه به دنبال یکدیگر برای لذت بردن از [رابطه ای که سرد نیست]! در یک نمایندگی اتومبیل دستدوم که توسط همسرش اداره می شود، پسرش یک ماشین معیوب فروخت. مشتری مردی است که همسرش را می شناسد و انچه او خواسته است یک بدن رسیده است. "ایا می توانید اجازه دهید همسرتان امروز سوار شود؟"، "در مورد چه چیزی صحبت می کنید؟" "چه مدت است که سوار نشده اید؟" "برای حدود 10 سال..."، "همسر شما واقعا می خواهد شما را به سوار، درست است؟"، "باز کردن ان را با هر دو دست و نشان دادن سوراخ باسن خود را به من"، "اوه، من ان را دوست ندارم! من هرگز مانند ان لیسیده نشده ام " رسیده ای که دیوانه می شود با یک که به طرز ناخوشایندی نصب می شود. شامل 2 قسمت