(من شما را دوست دارم بعد از همه! ) - او با یک قلب شکسته به زادگاهش بازگشت، و او اتفاق افتاد برای دیدار با اولین دوست دوران کودکی عشق خود را دوباره در یک جشنواره تابستانی که او اغلب به مدت ها پیش رفت ... من نسبت به او احساسی داشتم، اما نمیتوانستم یک قدم به جلو بردارم و دوستی ما به پایان رسید. و همانطور که انها به اتش بازی خیره می شوند، خاطرات تلخ و هیجان از بیش از 10 سال پیش باز می گردد و فاصله بین این دو کوتاه تر می شود. علاوه بر این، اگر شما از دست اخرین قطار و سر به مسافرخانه ... من با میل سوزانم دیوانه شدم. - و او توسط یک دوست دختر تند و زننده که متفاوت از زمان انو است، اب می شود!