شوهرم قرار بود به خارج از کشور فرستاده شود، بنابراین تصمیم گرفتم یک سالن زیبایی در خانه بزرگم باز کنم. من قبلا در یک سالن معروف کار می کردم، بنابراین به سرعت تکرار کردم و قایقرانی صاف بود، اما یک روز متوجه شدم که عموهای انجمن مدیریت اپارتمان در حال باز کردن یک سالن در خانه هستند. و من نمیتوانستم به انها که مرا به دلیل نقض قوانین ازار جنسی دادند نه بگویم، و بارها پرتاب شدم. من قول دادم انتقام بگیرم و گفتم: "من می خواهم خودم را تغییر دهم که در برابر چنین فشاری اسیب پذیر است."