استادی که مدیون شوهرش است که در صنعت ساخت و ساز کار می کند. همسرش، نانا، در شخصیت مبتذل اربابش خوب نبود. یک شب، شوهرم شروع به نوشیدن در خانه من با استادم کرد. استاد، که ان شب مشغول موضوعات مبتذل بود، ناگهان به یاد اورد و چیزی شبیه به این گفت. - "صحبت از ان، من شده است با داشتن عمل جراحی در جی ● پو به منظور خشنودی خواهران بزرگتر از اداب و رسوم، می بینید،" فاصل استاد که شلوار خود را پایین کشیده در حالی که خنده حلق اویز یک تفنگ بزرگ 25 سانتی متر است که اصلاح شده بود ...!