یک روز، هنگامی که من شروع به کار در یک فروشگاه راحتی کردم و با اکاری، یک زن خانه دار پاره وقت مهربان بودم، چیزهای زیادی یاد گرفتم و به کارم عادت کردم، و یک نوشیدنی از اکاری گرفتم، گفت: "از کار سخت شما متشکرم، اگر ♪ خوب است این را بنوشید،" و وقتی ان را نوشیدم، زانوی من گرم بود. غش کردم... وقتی بیدار می شوم، اکاری مرا در اغوش می گیرد ... من نمی توانستم وضعیت را درک کنم و رنج می برد، اما جی ● پو احساس خوبی دارد! بعد از اینکه توانستم وضعیتی را درک کنم که اکاری در موقعیت گاوچران مورد تجاوز قرار گرفت.