یک رئیس بد که همان تیم در شرکت شد. - هنگامی که او به خانه اش دعوت شد تا دوستی خود را عمیق تر کند، یک همسر سینه های بزرگ زیبا وجود داشت. زمان می گذرد در حالی که من در پیدا کردن جایی برای نگاه کردن مشکل دارم. سپس، در کنار رئیسم که مست بود و خوابیده بود، برای من التماس کرد! این ناخوشایند است، اما من نمی توانم رد کنم ... - هنگامی که من به نام خانه دوباره در تاریخ بعد، من در معرض ناامیدی من حتی بیشتر ...