ساکی، یک زن خانه دار تمام وقت، امروز تنها است و منتظر بازگشت شوهرش است. حتی اگر به دردسر پخت و پز شام بروید، حتی یک گاز هم نمی خورید زیرا با همکاران خود نوشیده اید. او 10 سال است که ازدواج کرده است، با شوهرش رابطه جنسی ندارد و اخیرا به شوهرش مشکوک شده است که از رفتار مشکوک معمول خود به او خیانت کرده است. ساکی از زمانی که بیش از ۳۰ سال داشت، از زندگی روزمره ناامید کننده اش احساس استرس می کرد. به منظور تغییر چنین زندگی، ساکی تصمیم می گیرد به صورت پاره وقت در یک میخانه در مقابل ایستگاه کار کند. در انجا، او ملاقات می کند و به Hajime، یک مرد جوان و خوب جذب می شود. - "مرا به یاد شادی یک زن می اندازد ..." یک زن متاهل در رابطه جنسی با یک مرد جوان غرق می شود.