"اوه... پسر عموی؟؟ چرا لختی؟» من به توکیو امدم تا به دنبال کار بگردم، اما کسی را نمیشناختم، بنابراین تصمیم گرفتم در خانه پسر عموی پسر عمویم بمانم. یک پسر عموی زیبا از حمام بیرون امد ... اونا منو به عنوان یه مرد نمیبینن... - در ظاهر برهنه خیس ظاهر شد! - "من در خانه اینگونه لباس پوشیده ام؟" - بدن پسر عموی من که پس از مدت طولانی دوباره ملاقات کرد، به طور وابسته به عشق شهوانی رشد می کند ... دارم دیوونه میشم... رمپیج پس از ان، من تا به حال خیساندن مقاربت جنسی در حمام و عرق واژن شات سکس در اتاق.