یوکی و یورا، که در زمان دانشجویی بهترین دوستان بودند، پس از فارغ التحصیلی از هم جدا شدند، اما هنگامی که شوهر یورا به توکیو منتقل شد و به یک خانه جدید نقل مکان کرد، او به طور اتفاقی با یوکی، که در کنار خانه زندگی می کرد، ملاقات کرد. با این حال، از زمانی که یوکی یورا را ترک کرد، او با مردی ازدواج کرد که متعلق به یک نیروی ضد اجتماعی بود و روی بدنش خالکوبی داشت و به یک برده جنسی تبدیل شد. شوهر یوکی همچنین به زیبایی و توطئه های یورا توجه می کند تا او را به یک برده جنسی مانند یوکی تبدیل کند.......