ساتومی پسرش را تنها با دست یک زن بزرگ می کند و شب قبل از اینکه پسرش کار کند و خانه را ترک کند. -اون متوجه میشه که پسرش داره بدنش رو لمس میکنه در نهایت بدون اینکه بتوانم چیزی بگویم وارد خوابگاه شدم. یک روز، من در یک سفر چشمه اب گرم با پسرم که برای تعطیلات طولانی به خانه می اید ... پسری که همیشه مادرش را دوست داشته است. پسری که نمی تواند ظاهر خواب مادرش را تحمل کند و ان را می خواهد، در ابتدا مقاومت کرد