"من واقعا می خواستم ترک کنم، اما دلیلی وجود داشت که مجبور شدم ادامه دهم" زندگی با شوهر قایقرانی صاف او یک روز به طور کامل تغییر کرد. اژانس مسافرتی شوهرم به دلیل مدیریت ضعیف ورشکست شد... از ان زمان، شوهرم خانه را ترک نکرده است تا مانع ان شود. به منظور حمایت از خانواده اش به تنهایی، Tsumugi تصمیم گرفت در یک فروشگاه شبانه کار کند. یک روز، زمانی که او روز به روز کار سخت را تحمل می کرد، ناکاتا، معلم ازار و اذیت جنسی، به فروشگاه امد. و بازی با ناکاتا، که می گوید "از دیدن شما خوشحالم" و بدون ترس لبخند می زند، شروع می شود.