به من اجازه داده شد تا در زمان تغییر شغل در خانه زوج برادرم بمانم. به محض اینکه من شروع به زندگی در انجا کردم، برادرم در یک سفر کاری از خانه دور بود، بنابراین من با جولیا تنها بودم، که من برای او ارزو داشتم. حتی اگر خواهر زن من باشد، من نمی توانم بدن ناخوشایند و واژن را تحمل کنم! - به طور مداوم با شیطان بی نظیر برادر شوهرم که در ان من بدون جنسیت و نا امید هستم! از ان زمان، در حالی که برادرم دور است، من از سینه های بزرگ در سراسر خانه لذت می برم! سازگاری بدن خیلی خوب است، و جولیا و من، که معتاد به slurping و نمی تواند ترک، ...