یک دختر شاد، کوناتو به طور کامل از یک سفر مدرسه طولانی مدت با همکلاسی هایش لذت می برد، اما یک شیشه گران قیمت را در مسافرخانه ای که در ان اقامت دارد، می شکند. یک معلم زن بسیار ترسناک، Tsubasa دستور داده می شود به تنهایی در اتاق دیگری به عنوان مجازات بخوابد. وقتی دیروقت شب بود، دستی که سینههایش را میمالید از فوتون بالا خزید. چیزی که کوناتسو وقتی بیدار شد دید ظاهر سوباسا-سنسی بود که تا یه لحظه پیش عصبانی بود و با نوک سینه هاش بازی میکرد - کونا، که نمی تواند یک صدای مناسب به دلیل ترس و لذت را، لیسیده و ماهی مرکب با مشاعره و مادر. - روز بعد، کونا، که یک مجموعه در مورد مشاعره بزرگ دارد، به تنهایی جدا از دوستانش وارد یک چشمه اب گرم می شود، اما Tsubasa Sensei با سینه های بزرگ در انجا ظاهر می شود.