یک سال پس از تبدیل شدن به یک معلم من تحسین، من امد به پیش نمایش یک سفر مدرسه با معلمان ارشد من، ریو و نامی. با این حال، وقتی به مسافرخانه رسیدم، توانستم یک اتاق رزرو کنم. احساس مسئولیت میکردم که ترتیبات را انجام دهم و تلاش میکردم به اطراف نگاه کنم. - و وقتی برای اخرین چک به حمام میره، دو نفر رو ملاقات میکنه که دارن حمام میکنن. من توانستم عذرخواهی کنم و بخشش کنم، اما برهنگی مسحور کننده ای که به طور غیر منتظره دیدم، فاصله بین این دو با الکل که در سفر ادامه یافت، کوتاه شد و یک شب رویایی که تمام شب ادامه داشت، اغاز شد.