یک روز، به طور تصادفی، من یک تجدید دیدار سرنوشت ساز با Mahiro، که یک دوست بازی بود زمانی که من یک دانش اموز بود. ماههیرو کاملا تمیز و زیبا شده است، اما محتویات هنوز دوستانه و اسان برای صحبت کردن است. - این یک جریان برای رفتن به نوشیدن به عنوان ان بود، و ان را با موضوع SEX ضربه. هنگامی که شما در یک جریان طبیعی به هتل می روید ... سازگاری بدن بیش از حد کامل بود! بیشتر از یک سافل و کمتر از یک عاشق. - زندگی نیمه زندگی مشترک با نیزه نورد، شروع.