من در بخش فروش کار می کردم و هر روز توسط اقای هوسودا، رئیس، مورد ازار و اذیت قدرت قرار می گرفتم. - ایا شما متنفر هستید که من با فومینو ازدواج کردم، زیباترین پذیرش در شرکت که طعمه من بود ... ازار جنسی اقای هوسودا از فومینو نیز روز به روز افزایش می یافت. میخواستم از همسرم محافظت کنم و وقتی ازار جنسی را گزارش کردم، اقای هوسودا تنزل مقام یافت. درست زمانی که فکر میکردم نظرم عوض شده است، به من دستور داده شد که به تنهایی با یک کارمند زن به یک سفر کاری بروم. یک هفته بعد در سالگرد ازدواجشان بود که متوجه شدند سرقت از همسرانشان یک ترفند است.