تا مدتها نمیتوانستم به همسرم بگویم. -مارینای عزیز من میخواد دور یه مرد غریبه بچرخه ... با این حال، من نمی توانم زندگی زناشویی خود را با این احساس ادامه دهم. به همین دلیل به او اعتماد کردم. مارینا با اعتراف به تمایل غیر طبیعی خود گیج شده بود، اما او خود را برای من ارائه داد. یک زن که توسط مردان احاطه شده است و پشت گلو و واژن خود را مرتکب می شود ... این واقعا یک چهره "سیخ" بود و من هیجان ترین در تاریخ زندگی ام را احساس کردم. و او به تدریج به یاد می اورد لذت ...